دهم تیرماه در ایران جشن تیرگان است یکی از قدیمی‌ترین جشن های ایرانیان؛ تیرگان در تیر روز از تیرماه برگزار میشود و بعد از مهرگان مهمترین جشن ایرانیان است، این جشن گرامیداشت ایزد باران ” تیشتر” است، یادآور وقتی که تیشتر بر اَپوش دیو خشکسالی پیروز شد و بر خاک خشک این سرزمین بار دیگر باران بارید؛

جشن تیرگان

زمان برگزاری جشن تیرگان

جشن تیرگان مانند بسیاری از جشن های باستانی دیگر براساس دو تقویم برگزار میشود، یکی تقویم یزدگردی و دیگری تقویم جلالی که تقویم کنونی و رایج امروز ایران است؛ در تقویم یزدگردی هر ماه سی روز داشت بنابراین در نیمه اول سال، این دو تقویم سه روز و در نیمه دوم سال، 6 روزاختلاف دارند؛ تقویم جلالی در زمان سلجوقیان طراحی شد و رواج یافت تا ایرادات تقویم یزدگردی برطرف شود؛ جالب است بدانید که تقویم جلالی که خیام آن را محاسبه کرده دقیق ترین تقویم جهان است

تقویم یزدگردی

در حوزهٔ تمدن ایرانی، هر ماه دارای سی روز بود که با اضافه کردن پنج روز در آخر سال (پنجه دزدیده)، سال به ۳۶۵ روز می‌رسید؛ نام روزهای ماه به ترتیب :

جدول نام روزهای زرتشتی

نام روزهای ماه در تقویم زرتشتی

۱. اورمزد ۲. بهمن ۳. اردیبهشت ۴. شهریور ۵. سپندارمذ ۶. خرداد
۷. امرداد ۸. دی به آذر ۹. آذر ۱۰. آبان ۱۱. خور ۱۲. ماه
۱۳. تیر ۱۴. گوش ۱۵. دی به مهر ۱۶. مهر ۱۷. سروش ۱۸. رشن
۱۹. فروردین ۲۰. بهرام / ورهرام ۲۱. رام ۲۲. باد ۲۳. دین ۲۴. دی به دین
۲۵. ارد ۲۶. اشتاد ۲۷. آسمان ۲۸. زامیاد ۲۹. مهراسپند / مانتره سپند ۳۰. انارام

هماهنطور که میبینید نام سیزدهمین روز تیر است؛ در ایران باستان هرگاه نام روز با نام ماه یکی بود جشنی برپا میشد؛ مانند تیر روز از تیرماه که جشن بزرگ تیرگان است

تقویم جلالی

در تقویم جلالی شش ماه از سال 31 روزه است بنابراین نیمه اول سال 3 روز و نیمه ی دوم سال 6 روز اختلاف تقویم یزدگردی و تقویم جلالی است(تقویم رایج امروز) به همین دلیل امروزه تیرگان روز دهم تیر خصوصا در شهرهایی مثل  اردکان، میبد، یزد، کاریزات، کرمان، بم، شیراز،اصفهان، تهران اهواز، منطقه فراهان در ایران و پارسیان اروپا و آمریکا و هند برگزار میشود

باور ایرانیان درباره تیرگان

مناسبت های کهن، ریشه و روایت‌های متفاوتی دارند و تاریخچه هرکدام ممکن است به چندین قصه و روایت برسد. معروف‌ترین ریشه‌های جشن تیرگان دو روایت تیشتر و آرش کمانگیر است؛ در اوستا بین تیشتر و آرش مشابهت‌هایی هم وجود دارد در ادامه مختصری از هر کدام را میخوانیم

روایت تیشتر ایزد باران

روایتِ مربوط به فرشته باران یا تیشتر روایت نبرد همیشگی میان نیکی و بدی (“تیشتر” در برابر “اَپوش”) است. در اوستا، تیشتر یشت (تیر یشت) فرشته باران است که به شکل اسب زیبای سفید زرین گوشی، با ساز و برگ زرین، به دریای کیهانی فرومی‌رود. در آنجا با دیو خشکسالی «اپوش» که به شکل اسب سیاهی است و با گوش و دم سیاه خود، ظاهری ترسناک دارد، روبرو می‌شود.

این دو، سه شبانه روز با یکدیگر به نبرد برمی‌خیزند و تیشتر در این نبرد شکست می‌خورد، به نزد خدای بزرگ آمده و از او یاری و مدد می‌جوید و به خواست و قدرت پروردگار این بار بر اهریمن خشکسالی پیروز می‌گردد و ناگهان باران میبارد و آب‌ها می‌توانند بدون مانعی به مزرعه‌ها و چراگاه‌ها جاری شوند. ایزد باد ابرهای باران زا را که از دریای کیهانی برمی‌خواستند به این سو و آن سو راند، و باران‌های زندگی بخش بر هفت کشور زمین فرو ریخت و به مناسبت این پیروزی ایرانیان این روز را به جشن می‌پرداختند

ارش کمانگیر

روایت آرش کمانگیر

روایت دیگری از برگزاری جشن تیرگان مربوط به آرش کمانگیر یا آرش شیواتیر است؛

میان ایران و توران سال‌ها جنگ و ستیز بود. در نبرد میان «افراسیاب» و «منوچهر»، شاه ایران، سپاه ایران شکست سختی خورد؛ این رویداد در روز نخست تیر روی می‌دهد. سپاه ایران در مازندران به تنگنا می‌افتد و سرانجام دو سوی نبرد به سازش در می‌آیند و برای آنکه مرز دو کشور مشخص شود و ستیز از میان برخیزد می‌پذیرند که از مازندران تیری به جانب خاور (شرق) پرتاب کنند هر جا تیر فروآمد همان‌جا مرز دو کشور باشد و هیچ‌یک از دو کشور از آن فراتر نروند؛ تا در این گفتگو بودند، سپندارمذ (ایزدبانوی زمین) پدیدار شد و فرمان داد تیر و کمان آوردند.

آرش در میان ایرانیان بزرگ‌ترین کماندار بود و به نیروی بی‌مانندش تیر را دورتر از همه پرتاب می‌کرد. سپندارمذ به آرش گفت کمان بردارد و تیری به جانب خاور پرتاب کند. آرش دانست که پهنای کشور ایران به نیروی بازو و پرش تیر او بسته‌است و باید  جان خود را در این راه بگذارد

او خود را آماده کرد، برهنه شد، و بدن خود را به شاه و سپاهیان نمود و گفت ببینید من تندرستم و کژی‌ای در وجودم نیست، ولی می‌دانم چون تیر را از کمان رها کنم همهٔ نیرویم با تیر از بدن بیرون خواهد آمد. آنگاه آرش تیر و کمان را برداشت و بر بلندای کوه دماوند ایستاد و تیر را رها کرد و خود بی‌جان بر زمین افتاد.

هرمز، خدای بزرگ، به فرشتهٔ باد (وایو) فرمان داد تا از افتادن تیر جلوگیری کند و از آسیب نگه دارد. تیر از بامداد تا نیمروز در آسمان می‌رفت و از کوه و در و دشت می‌گذشت تا در کنار رود «جیحون» بر تنهٔ درخت گردویی که بزرگ‌تر از آن در گیتی نبود نشست. آنجا را مرز ایران و توران قرار دادند، جنگ و خشکسالی پایان گرفت و به همین مناسبت هر سال به یاد آن جشن گرفتند. (درود بر روان پاک آرش و روان‌های پاک همهٔ سربازان ایرانی)

دستبند تیر و باد

یکی از رسوم زیبای این جشن بستن دستبند تیر و باد است. در آغاز جشن پس از خوردن شیرینی، بندی به نام «تیر و باد» که از ۷ ریسمان ابریشمین به ۷ رنگ مختلف و شاد بافته شده‌است به دست می‌بندند و در باد روز از تیرماه (۹ روز بعد برابر با 19 تیرماه) این بند را باز کرده و در جای بلندی مانند پشت بام به باد می‌سپارند تا آرزوها و خواسته‌هایشان را ایزد باد به همراه ببرد. این کار با خواندن ترانه زیر انجام می‌شود:

تیر برو باد بیا/ غم برو شادی بیا

محنت برو روزی بیا/ خوشه مرواری بیا

قصران گشت این روز خجسته را به تمام ایرانیان در سراسر دنیا شاد باش میگوید

جشن تیرگان خجسته باد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *